تا آمدیم چشم به هم بزنیم یک نیمفصل از لیگ برتر امسال تمام شد. بررسی این 17هفته سپریشده از دیدگاه اعداد و آمار و ارقام را دوستان ما در بخش دیگری از همین شماره انجام دادهاند، اما کار ما با این نیمفصل به همین سادگیها تمام نخواهد شد. این مطلب حاوی نگاهی گذراست به روند حرکتی هر تیم در نیمفصل اول. از قهرمانهای کهکشانی گرفته تا قطبهایی که درست در وسط جدول جا خوش کردهاند و رکوردشکنان بزرگی که در خطر سقوط قرار دارند.
استقلال؛ چارهای جز قهرمانی نیست
وقتی مردم و رسانهها لقب «کهکشانیها» را به یک تیم اعطا میکنند، معنایش این است که از آن تیم هیچ انتظاری جز قهرمانی نمیشود داشت. برای مظلومی و استقلال حتی عنوان دومی در لیگ امسال هم شکست محسوب خواهد شد و البته این تیم با کسب قهرمانی نیمفصل تا به این لحظه به هدف خود رسیده است. در تاریخ 10ساله لیگ برتر فقط دوتیم وجود دارند که قهرمانیشان در نیمفصل تا پایان فصل دوام نیاورده و از قضا استقلال یکی از این دوتیم است.
البته به نظر نمیرسد اتفاقی که در لیگ اول برای آبیها افتاد در لیگ یازدهم قابلتکرار باشد. کهکشانیها 36امتیاز دارند و اگر 30امتیاز هم از نیمفصل دوم بگیرند، قهرمانیشان قطعی خواهد بود.
سپاهان؛ سیر صعودی قهرمان
سپاهان با کسب 8امتیاز از 4بازی اول شروع نسبتا خوبی داشت اما با دو باخت متوالی وارد حاشیه شد و تا چند هفته شبیه یک تیم متوسط نتیجه گرفت. وقتی بوناچیچ در جنگ با ستارههای قدیمی باشگاه مغلوب شد و رفت، تازه سپاهان با کرانچار تبدیل به یک مدافع خوب برای عنوان قهرمانی شد.
زردها در 8هفته اخیر شکست نخوردهاند و این روند خوب آنها را تا رتبه دوم جدول بالا کشیده، اما اگر خیال رسیدن به استقلال را در سر دارند باید از این هم بهتر نتیجه بگیرند. در اولین هفته دور برگشت، رویارویی آنها با استقلال در تهران تکلیف خیلیها را روشن خواهد کرد.
نفت تهران؛ منهای شروع و پایان
سوای نتایج ضعیف در 3هفته اول و 3هفته آخر، نفت تهران در 11هفته باقیمانده درست مثل قهرمانها نتیجه گرفته است. اگر حسین فرکی دلایل این ضعف در شروع و پایان نیمفصل را پیدا نکند، یکشروع ضعیف دیگر در نیمفصل دوم میتواند نفتیها را از جمع تیمهای بالانشین جدول دور کند.
شگفتیسازان لیگ یازدهم با شکستناپذیری در 11هفته متوالی از این لحاظ رکورددار شدند اگرچه 2شکست در 3هفته پایانی پله دوم جدول را از چنگ آنها بیرون کشید. برای حسین فرکی که عنوان بهترین مربی نیمفصل اول را هم از هواداران فوتبال هدیه گرفته، جمع کردن امتیازات نیمفصل دوم هرگز به سادگی نیمه اول لیگبرتر نخواهد بود.
تراکتورسازی؛ دو نیمه متفاوت
با وجود باخت خانگی در اولین بازی، شاگردان قلعهنویی در 5هفته بعدی طوری نتیجه گرفتند که حتی صدرنشین لیگبرتر هم شدند. 5پیروزی متوالی تراکتورسازی در آن مقطع، رکوردی است که در این لیگ توسط هیچ تیم دیگری تکرار نشده، حتی توسط استقلال.
اما این موفقیتها ادامهدار نبود و تیم تبریزی بهمرور از یک مدعی قهرمانی به رقیبی برای تیمهای دوم تا پنجم تبدیل شد. نیمفصل اول برای تراکتوریها دو نیمه متفاوت داشت. نیمه اول زیاد گل میزدند و زیاد گل میخوردند، نیمه دوم حتی با مس سرچشمه هم بدون گل مساوی میکردند.
صبای قم؛ راضیام به رضای تو
با تیمی که عبدا... ویسی برای قمیها بست، اگر در پایان نیمفصل به رتبهای تکرقمی هم میرسید کارنامه موفقی داشت، اما او با نتایج خیرهکنندهاش طوری توقعات را بالا برد که حالا با وجود نشستن روی پله پنجم جدول باید از افت این تیم در هفتههای اخیر حرف بزنیم.
صبا در 5 هفته اخیر هرگز رنگ پیروزی را ندیده و به احتمال فراوان این روند را در شروع نیمفصل دوم هم ادامه خواهد داد. چون حریفان این تیم در دوهفته اول تراکتورسازی و سپاهان نام دارند و البته رضای آقای گل هم قم را ترک کرده است.
ذوبآهن؛ امان از بیپولی
اگر محمد حسینی در آخرین ثانیههای آخرین بازی نیمفصل اول دروازه مس کرمان را باز نمیکرد الان ذوبآهن بهجای پله ششم در پله نهم نشسته بود و ما هم داشتیم درباره 7هفته دوری این تیم از پیروزی حرف میزدیم.
اما طلسم 6هفتهای ذوبیها بالاخره در روز آخر شکست و این تیم رنگ برد را دید. ذوبآهن امسال هیچ شباهتی به سالهای گذشتهاش ندارد؛ آنها همیشه پول داشتند و حاشیه نداشتند، امسال پول ندارند و تا دلتان بخواهد حاشیه دارند. همیشه لیگ را خوب شروع میکردند و بد به پایان میبردند، امسال بد شروع کردهاند و ممکن است حتی به پایان هم نبرند. چون این روزها زمزمه فروش امتیاز ذوبآهن جدیتر از همیشه به گوش میرسد.
داماش؛ وضعیت خوب اما خطرناک
با خریدهای پرسروصدا شروع کرد، با شکستهای بیسروصدا ادامه داد و با تغییر سرمربی به جاده موفقیت رسید. داماش با دینورزاده در 7هفته ابتدایی فقط 5امتیاز گرفت، اما بعد از تغییر سرمربی در 4هفته بعدی دوبرابر این مقدار امتیاز جمع کرد.
تیم عابدینی که در روزهای پیشفصل از رکوردداران خرید بازیکن بود حالا در روزهای میانفصل از جهت دیگری رکورددار شده است. آنها سرمربی موفق خود را در روزهای نیمفصل از دست دادند و مهدی تارتار را جایگزین او کردند. ضمن اینکه نصف بیشتر بازیکنهای داماش در لیست خرید تیمهای دیگر قرار گرفتهاند و تا اینجا جدایی مهدویکیا از جمع رشتیها قطعی شده است.
نفت آبادان؛ برزیل مربی نمیخواهد
در این یکسالونیمی که آبادانیها به لیگبرتر برگشتهاند 3مربی روی نیمکت این تیم نشسته، اما روند حرکتی آنها هیچ تغییری نکرده است. برزیلیها معمولا در خانه خودشان میبازند و این باختها را در خانه حریفان جبران میکنند.
این روند چه با کاسیمیروی پرتغالی، چه با غلام پیروانی و چه با این پرتغالی جدید هیچ تغییری نکرده است. به نظر میرسد بهتر است آبادانیها پولشان را بیجهت برای استخدام سرمربی هدر ندهند، چون این تیم بدون سرمربی هم بهطور اتوماتیک همین نتایج را میگیرد و در میانه جدول مینشیند!
پرسپولیس؛ کابوس تمام شد؟
سرخها اینقدر در نیمفصل اول مشکل و حاشیه داشتند که بعید است کسی از اوضاع و احوالشان بیخبر مانده باشد. هواداران پرسپولیس ترجیح میدهند بهجای نگاه کردن به پشتسر، روی مسیری که پیش رو دارند متمرکز شوند. ما هم دل آنها را نمیشکنیم و بهجای اشاره به آن نیمفصل فاجعهبار، به دنیزلی و مهدویکیا و ایمن زاید اشاره میکنیم. اگر همهچیز خوب پیش برود قرمزها میتوانند به رتبه دوم و سوم جدول هم چشم بدوزند. اگر...
سایپا؛ تماشاگر خریدنی نیست
سایپا در دو هفته آخر توانست برای اولین بار در فصل اخیر دو برد متوالی کسب کند و حالا فاصله این تیم با تیمهای در حال سقوط درست به اندازه 6امتیاز حاصل از همین دو پیروزی است. مجید صالح اولین فصل سرمربیگری خود را با پیروزی آغاز کرد و با پیروزی هم به پایان برد، اما در فاصله این دوپیروزی روزهای سختی را سپری کرد. سایپا نه از نظر پول و سرمایه و نه از بُعد نیروی انسانی چیزی برای بالانشینی در جدول کم ندارد، آنچه باید به این تیم تزریق شود فقط کمی هیجان و میل به پیروزی است.
فولاد؛ افتخارات نامرئی آقامعلم
در تمام هفتههایی که فولاد نتایج متوسطی در لیگبرتر میگرفت، مجید جلالی ادعا میکرد به نمایش شاگردانش افتخار میکند و این تیم فقط مشکل گلزنی دارد. بازیهای فولاد هم آنقدر جلوی چشم نیست که کسی فرصت تماشای این نمایشها را داشته باشد.
اما کسانی که در آخرین هفته نیمفصل بازی فولادیها را مقابل پرسپولیس در تهران تماشا کردهاند درگیر این پرسش مهم شدهاند که آیا نمایشی که آقامعلم از آن حرف میزد دقیقا همین بود که دیدیم؟!
شاهین؛ پرواز بلند اما ناتمام
بوشهریها که تمام روزهای فصل قبل را در بیپولی گذرانده بودند، فصل جدید را با اوضاع مالی خوبی آغاز کردند و به نظر میرسید امسال خبری از مشکلات همیشگی در این تیم نخواهد بود.
اما اوضاع در ادامه به همان خوبی پیش نرفت و حالا در باشگاهی که مدیرعامل هم ندارد، داد همه به آسمان بلند است. شاهین شروع پرحرفوحدیث اما موفقی داشت و حتی به پله ششم جدول هم رسید، اما در ادامه دچار افت شد و بالاخره نیمفصل را روی پله دوازدهم به پایان برد. این تیم در 4هفته پایانی نیمفصل اول فقط 2امتیاز دشت کرده است.
شهرداری؛ مدل نامتعارف تیمداری
در لیگ دهم حمید درخشان ماموریت حفظ شهرداری در لیگبرتر را با موفقیت انجام داده بود و درحالیکه همه در تبریز از عملکرد او راضی بودند استخدام میودراگ یشیچ کمی عجیب به نظر میرسید.
یشیچ تا امروز چیزی به قدرت تیم دوم تبریز اضافه نکرده و گروه تحت فرمان او فاصله مطمئنی با منطقه خطر ندارد. شاید به همین دلیل بود که زمزمه برکناری او چندان برای فوتبالیها عجیب و غیرمنتظره به نظر نرسید و بالاخره هم یشیچ جای خود را به اصغر مدیرروستا داد.
راهآهن؛ روی ریل رکوردشکنی
این هم علی دایی، شگفتی بزرگ فوتبال ایران؛ مردی که نامش را در همه استادیومهای ورزشی صدا میزنند، اما تیم خودش در 17بازی نیمفصل اول فقط یکبار به پیروزی رسیده است! کمترین پیروزی در لیگ یازدهم، 8تساوی متوالی و 12بازی بدون برد تنها بخشی از رکوردهای منفی تیمی است که قرار بود با هدایت دایی خودش را از جمع فانوسبهدستها جدا کند. البته راهآهن رکورد مثبت هم دارد؛ این تیم به همراه استقلال، سپاهان، نفت و ذوبآهن کمترین باخت را در لیگ امسال متحمل شده است.
فجرسپاسی؛ کلانتر رفت، سرهنگ آمد
یکی دیگر از 8تیمی که در نیمفصل اول سرمربی عوض کردند، فجرسپاسی شیراز بود. اتفاقا در میان 3تیمی که امسال از لیگیک بالا آمده بودند شیرازیها بیشتر از همه پای سرمربی فصل قبلشان ایستادند، اما آنها هم بالاخره در پایان هفته چهاردهم و بعد از 8هفته دوری از برد، عذر کلانتری را خواستند. جانشین او محمود یاوری بود که از 3بازی پایانی نیمفصل 5امتیاز جمع کرد، اما معلوم نیست تاثیرات مثبت این شوک در هفتههای آینده هم پابرجا باشد.
مس کرمان؛ چیرو میخوای ثابت کنی؟!
«چیرو» استعداد عجیبی در خلق شگفتی دارد. او با سابقه مقام سوم در جامجهانی و هدایت یکی از خاطرهانگیزترین تیمهای ملی ایران مربیگری در مس کرمان را پذیرفت. در اولین هفتههای حضورش این تیم را با 3برد متوالی از قعر جدول دور کرد، اما درست در لحظاتی که تصور میشد تاثیر مثبتش را گذاشته دوباره به روند شکست بازگشت و بالاخره هم نیمفصل را با حضور در جمع 3تیم آخر به پایان برد. با نتایج ضدونقیضی که بلاژویچ در کرمان گرفت شایعه تبانی او با بوناچیچ در پیروزی 3برصفر مقابل سپاهان هم خیلی عجیب و دور از ذهن نبود.
ملوان؛ سقوط یک فینالیست
از بازیهای پژمان نوری در امارات خبرهای خیلی خوبی به گوش نمیرسد، هادی تامینی به یک بازیکن نیمکتنشین تبدیل شده و فقط 4بار در ترکیب سپاهان قرار گرفته، و مهرداد اولادی هم در پرسپولیس یکی از فاجعهبارترین فصلهای خودش را میگذراند.
اما فقدان همین 3نفر، ملوان را از جایگاه خوبش در لیگ دهم دور کرده و تا مرز سقوط به لیگیک پایین برده است. امروز وقتی به جایگاه ملوان در رتبه هفدهم نگاه میکنیم هیچ نشانهای از فینالیست جامحذفی در سال گذشته به چشم نمیخورد.
مس سرچشمه؛ آب گلآلود
رتبهای که امروز مس سرچشمه در لیگبرتر دارد، سال گذشته در همین مقطع در اختیار استیلآذین بود. تازه با این توضیح که استیلآذین پارسال 2امتیاز هم بیشتر از مس سرچشمهی امسال داشت.
اگر سقوط مس سرچشمه که یک اتفاق کاملا قابلپیشبینی است در پایان فصل محقق شود، نمیتوان تقصیر چندانی را متوجه اصغر شرفی دانست. او تیمی را تحویل گرفت که از اول هم برای ماندن بسته نشده بود. در واقع آب مس از همان سرچشمه گلآلود بود.
همشهری تماشاگر